جدول جو
جدول جو

معنی پلک پتی - جستجوی لغت در جدول جو

پلک پتی
دست و پا زدن، پرش و جهش ماهی
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پلو پزی
تصویر پلو پزی
عمل پلو پختن طبخ پلو، پلوپز خانه
فرهنگ لغت هوشیار
پلو پختن
فرهنگ گویش مازندرانی
آدم قدکوتاه، نوعی پرنده ی کوچک و بی رنگ به اندازه ی چگاوک
فرهنگ گویش مازندرانی
آبکی و رقیق
فرهنگ گویش مازندرانی
کهنه هایی که برای جدا کردن باروت با ساچمه یا گلوله، وسیله
فرهنگ گویش مازندرانی
از انواع بازی های بومیاین بازی با گردو انجام می شود و بازی
فرهنگ گویش مازندرانی
درکنار هم، غلت، پهلو به پهلو
فرهنگ گویش مازندرانی
بازی کودکان که نمایشی از میهمانی و گذران زندگی استوسایل
فرهنگ گویش مازندرانی
چپ چپ نگاه کردن، درهم پیچیدن
فرهنگ گویش مازندرانی
پلویی که بچه ها به عنوان بازی بپزند، پلو پختن، برنج پختن
فرهنگ گویش مازندرانی
پرش و جهش ماهی در هنگام جان کندن در خشکی
فرهنگ گویش مازندرانی
پختن نوعی برنج نذری
فرهنگ گویش مازندرانی
جست و خیز ماهی پس از بیرون آمدن از آب
فرهنگ گویش مازندرانی
از توابع دهستان بندپی بابل، از توابع دهستان دابوی جنوبی.، تپه ی محل رویش گیاه آقطی
فرهنگ گویش مازندرانی
کنار هم
فرهنگ گویش مازندرانی
پاورچین پاورچین
فرهنگ گویش مازندرانی
نوعی بازی بچه گانه
فرهنگ گویش مازندرانی
پرپر زدن از درد به هنگام جان دادن
فرهنگ گویش مازندرانی
دست و پا زدن حین جان کندن، تلاش مذبوحانه، نوعی نفرین
فرهنگ گویش مازندرانی